بیشمار اصطلاح و عبارات و تکیـه کلامـهای عامـیانـه و رایج زبان انگلیسی با ترجمـه فارسی / به منظور مکالمـه بهتر درون زبان انگلیسی

His/Her cake is dough

دستش نمک نداره

I felt like a fool

سنگ رو یخ شدم

We have a lot of in common

ما باهم تفاهم داریم

Eat my heat off

مخمو خوردی

I was shame stricken

از خجالت آب شدم

I’m in tip-top shape today!

من امروز توپ توپم

I’m sick of it

حالم از این وضعیت بهم مـیخوره

Keep your head

به ادامـه مطلب بروید

دست و پات رو گم نکن

I’m not in a good mood

حال و حوصله ندارم

You were sublime

کارت حرف نداشت

I stand by what I did

پای کاری کـه کردم وایمـیسم

You’re over the hump

سربالایی رو گذروندی

You heard me

درست شنیدی

You are adorable

خیلی دوست داشتنی (قابل ستایش) هستی

It’s impressive

قابل تح

Pull the other one

خالی نبند

Don’t pick on me

به من گیر نده

Don’t look the other way

خودتو بـه اون راه نزن

Are U happy or married?

مجردی یـا متاهل؟

The rest is history…باقیش رو خودت مـی دونی

I don’t blame you

سرزنشت نمـی کنم

He/She drives me crazy

رو اعصابم راه مـیره، معنی کلمه fail mark در کانون زبان ایران دیوونم کرده

Have you chicken out already?

هیچی نشده جا زدی

I’m still finding my feet

تازه دارم بـه ان عادت مـیکنم

Knock on wood

ب بـه تخته

You don’t have to settle

نباید جا بزنی

Don’t you talk back to me

(جواب منو نده (حاضر جوابی نکن

where are you off to in such a hurry? با این عجله کجا مـی ری؟

It’s along story

این قصه سر دراز داره


منبع: معنی کلمه fail mark در کانون زبان ایران www.majazionline.ir

Happy go lucky

سر بـه هوا

there isn’t a cat in hell’s chance

یـه ذره شانس هم نداشتن

She doesn’t even cough without her father’s permission

بدون اجازه پدرش حتی آب نمـی خوره

none whatsoever

به هیچ وجه

It’s beyond your dignity

دور از شان شماست

Pull the rug from under somebody

زیرآبی رو زدن

To hold someone dear

لی لی بـه لالایی گذاشتن

My mother hold my brother dear

مادرم برادرم را لوس مـیکنـه یـا لیلی بـه لالاش مـیذاره


منبع: www.majazionline.ir

It was brutal

خیلی بی رحمانـه بود

How dare you?

چطور جرات مـیکنی این حرف رو بزنی؟

The sea is full of other fish

آدم قحطی نیست

one,s number is up

کارت تمومـه

as white as a sheet

رنگت مثل گچ سفید شده

Shake a leg!

یـالا،عجله کن

I am singlehanded

دست تنـهام

I had fortune on my side

بخت یـارم بود


منبع: www.majazionline.ir

Come clean

صادق بودن

Let sleeping dogs lie!

پا روی دم شیر نذا

Leave it to me

همـه کارها رو بـه من بسپار


منبع: www.majazionline.ir

Such a guy!

!این دیگه کیـه! / عجب آدمـیه

So unobservant

خیلی بی توجهی

Drag one’s feet

این پا اون پا ، لفت دادن

If you keep dragging your feet, you’ll miss the train

اگه لفتش بدی، قطارو از دست مـیدی

Worse comes to worst

دیگه بدتر از این نمـیشـه

I know it from A to Z

من از تمام ماجرا باخبر هستم

Truth hurts

حقیقت تلخ است

That’s so annoying

(واقعا آزار دهنده س (ضد حاله

Keep in the picture

‌در جریـان امور قرار دادن

Never say die

به دلت بد نیـار


منبع: www.majazionline.ir

power to you

or

more power to your elbow:خدا قوت

on the tip of my tongue

نوک زبونمـه

Eat your word

حرفتو بعد بگیر

Don’t rub it in

اینقدر بـه رخ ما نکش

to be snake in the grass… موذی (به قولی موذمار) بودن

He/She looks proud

طرف خودشو مـیگیره

under someone’s thumb گوش بـه فرمان بودن


منبع: www.majazionline.ir

set the world on fire شاخ غول راشکستن He/She has a big mouth او دهن لق هست Get out of my face Or Get out of my sight از جلوی چشمم دور شو I take it as it comes (هر چی شد،شد (هر چه بادا باد Pull strings پارتی بازی I am all eyes چهار چشمـی مراقب هستم Fancy meeting you چه عجب از این طرفا You’re on قبولت دارم let bygones be bygones گذشته ها گذشته digin…. معنی کلمه fail mark در کانون زبان ایران بزن تو رگ You make me sick حالمو بهم مـیزنی let me see the john مـیخوام برم دست شوی It’s all up with him/her آب از سرش گذشته Tit for tat این بـه اون درون cost an arm and a leg…..خیلی گران It’s my treat (نوبت منـه (که حساب کنم High Five or Up Top بزن قدش

I wish the best for you

بهترینـها رو به منظور شما آرزو مـی کنم

I wish you many years of happiness

سالهای شاد بسیـاری را به منظور شما آرزو دارم

Heartiest congratulations

صمـیمانـه ترین تبریکات

as easy as ABC

it’s a piece of cake

It’s duck soap

براحتی آب خوردن


منبع: www.majazionline.ir

my hands are tied

دست و بالم بسته

hit the roof

از کوره درون رفتن

Pig Out

زیـاد خوردن و سریع خوردن

Pedal to the metal

با تمام سرعت رفتن مخصوصا هنگام راندن ماشین


منبع: www.majazionline.ir

I buy it

من قبول دارم

وقتیی چیزی بـه شما مـیگه و شما باهاش موافقی مـیشـه از این استفاده کرد

Top of the World

بهتر از این نمـیشم

you’re on your own

خودتی و خودت

Let it go

بی خیـالش شو

you’re a complete idiot

تو یـه احمق بـه تمام معنا هستی

you’re crowding me

داری باعث مـیشی سردرد بگیرم

This is the limit

دیگه شورش درون اومده

I misjudged you

دربارت اشتباه مـیکردم

Hit the bricks

بزن بـه چاک

Make a big deal about something

از کاه کوه ساختن

It was so gross

خیلی خفن بود


منبع: www.majazionline.ir

jack of all trads and master of none

همـه کاره و هیچ کاره

walk on eggs

ریسک

Back down

از خر شیطون پایین بیـا

It’s apples and oranges

هری بجای خودش

easy come easy go

باد اورده را باد مـیبرد

under a cloud

مظنون بودن- مورد بد گمانی بودن


منبع: www.majazionline.ir

to stab one’s in the back

خنجر زدن

Fair weather friend

رفیق نیمـه راه

Long story short

خلاصه کنم

Get to the point

برو سر اصل مطلب

They are a perfect match اونا خیلی بـه هم مـیان

Don’t get fresh with me پررویی نکن

That’s good stuff چیز خوبیـه

Tie the knot ازدواج

Kick The Bucket مردن

stick to your guns روی حرفت وایسا

keep your back covered کار از محکم کاری عیب نمـی کنـه

i am of a quiet few friend من بیشتر از اونچه کـه فکر مـیکنی دوست دارم

Have fun for me بجای منم خوش بگذرون

Let me have my say! بذار حرفمو ب

You have my word بهت قول مـیدم

business is business حساب حسابه کاکا برادر

I salute you درود بر شما

He/she is cold fish ادم بد عنقیـه

I can handle it مـی تونم از پسش بر بیـام


منبع: www.majazionline.ir

I’m gonna level with you مـی خوام باهاتون روراست باشم

Do your best تمام تلاشت رو

I’m starving بدجوری گشنمـه

I wasn’t born yesterday موهامو تو آسیـاب سفید نکردم

call the shots حرف اول زدن

Don’t be a drip لوس نشو

I have extra mouth to feed یـه شکم دیگه رو هم حتما سیر کنم

sound fair? منصفانـه است؟

Make a hole راه رو باز کنید

Get rid of him/her از شرش خلاص شو

Damn straight کاملا درسته

cut it out تمومش کن

break it up تمومش کن

curiosity killed the cat فضولی موقوف

catch my eye چشممو گرفت

It’s not my taste باب مـیلم نیست

have your cake and eat it : هم خدا هم خرما را خواستن


منبع: www.majazionline.ir

Play it cool خونسرد رفتار ، عادی رفتار

You’re a disgrace تو مایـه آبروریزی هستی

What’s done is done کاری کـه شده دیگه شده

your guess is as good as mine منم بـه اندازه تو مـی دونم

Their defense was found wanting. معنی کلمه fail mark در کانون زبان ایران (be found wanting) : بـه اندازه ی کافی خوب نبودن / خیلی مناسب نبودن

برات آرزوی موفقیت مـی کنم I cross my fingers for you

هر و ناکسی مـی دونـه every Tom dick and Harry knows طرف دستش کجه he has got sticky finger جو گیر نشو don’t carrid away سوختن و ساختن Bite the bullet زندگی رو چرخوندن (اقتصادی) make ends meet سراپا گوشم I’m all ear بلا نسبت دوستان present company excepted هندونـه زیر بغلی گذاشتن lay it on چشماتو درویش کن evert your eyes آس و پاس شدن. دار و ندار خود را باختن LOSE ONE’S SHIRT خربزه خوردن و پای لرز نشستن FACE THE MUSIC خون دل خوردن Bite the bullet خودخوری Beat up on yourself ایول، دمت گرم Right on

Ok, now give! …………….………….…………خوب بنال ببینم!

I’ll teach you! ……….….………..…….حالا بهت نشون مـیدم!

Quite a party! …………………….…………عجب مـهمانی ای!

It was heaven! …..…….…………….……………….محشر بود!

There is a dear! …………….……..………..….…..قربونت برم!

Mind how you go! …….………….………مواظب خودت باش!

My foot! ………..………….…چه مزخرفاتی! ، چه جفنگیـاتی!

It’s a matter of sink or swim! ….مسئله ی مرگ و زندگی است!

Be quick about it! …………….………..…………….لفتش نده!

Sugar! …………………………….…………………….گندش بزنن!

Hang him! …………..…………….…………………….گور پدرش!

Don’t pick on me! ………………….…………………….گیر نده!

Like fun! …………….……………! تو گفتی و من هم باور کردم

After a fashion ……….……..….…………..همچین بگی نگی!

Go for it! ……………………..….بگیرش! ، ولش نکن! ، بزنش!

You can’t milk a bull …………….هی مـیگم نره مـیگه بدوش!

That’s the end! …………………..………… همـینو کم داشتیم!

Over my dead body! ………..…………………….کور خوندی!

He’s slow on the draw! ………….………دوزاریش کج است!

It’s all over and done! ……..………….……..کار تمام است!

The die is cast! ………….……..……………کار از کار گذشته!

It’s all a fiddle! ………….……………… همـه اش کلک است!

Don’t rub it in! ……..……………………اینقدر بـه رخ ما نکش!

I see ………………………………………………………..که اینطور!

What’s cooking! ………………….………….………قضیـه چیـه؟!

I stand corrected. …………….اشتباه خود را قبول مـی کنم!

He’s not all there! …………….……سیمـهایش قاطی است!

I swear it! ………………………….…………..قسم مـی خورم!

That’s a good fun! ………………….……….قصه ی قشنگیـه!

Mark my words! ……یک روز خودت مـی فهمـی! یـادت باشـه!

Cross my heart! …………..!به شرافتم قسم! این تن بمـیره

He’s not the man for that! ………………….این کاره نیست!

Point taken! …………………………………….………قبول کردم!

Use your loaf! ……………..……………کله ات را بـه کار بینداز!

Go fly your kite! ……….…………..سرت بـه کار خودت باشـه!

Please yourself!.. هر کاری دلت مـی خواهد ، بـه من چه!

None of your cheek! …..………….فضولی اش بـه تو نیومده!

Steady! …………………………..………….حرف دهنت را بفهم!

Your wish is my command……..…….……شما امر بفرمایید!

You’re a one! …………………..………عجب ناقلایی هستی!

I’m not a mind reader! ……….…………علم غیب کـه ندارم!

None of your concern! ……………………….فضولی موقوف!

That’s torn it! ………………..……………همـه چی ضایع شد!

Don’t ride the high horse! ……..….از خر شیطان پیدا شو!

Forget it! …………………….……………شد کـه شد بـه جهنم

Hop in! ………………………….……………سوار شو! بپر بالا!

Our eyes met! ………….……………چشمانمان بـه هم افتاد


منبع: www.majazionline.ir

The deal fell through معامله جوش نخورد

Drop the ball :‌ اشتباه و در مسولیت خرابکاری

Run along ! : برو پی کارت / بروید پی کارتون

It is good fishing in troubled waters. :‌ از آب گل آلود ماهی گرفتن

I am on my beam-ends till Friday. (on your/its beam-ends) : درون مضیقه / بی پول

Two brothers are as different as chalk and cheese. (Also : like chalk and cheese) : کاملا متفاوت بودن

be at a loss to do sth/for sth : درون برابر انجام کاری درماندن/عاجز شدن

He will be up and about / up and doing in no time. : سلامت خود را بازیـافتن / حالی خوب شدن

He blew hot and cold. : مردد/دودل بودن – این پا و آن پا

to cement their relationship/ محکم رابطه

What’s the matter? Cat got your tongue? موضوع چیـه؟ موش زبونت رو خورده؟ – چرا حرف نمـی‌زنی

put/bring an end to yourself/your life/it/ sth : خود را کشتن

your head is in the clouds. ( have your head in the clouds) : درون ابرها سیر / تو عالم هپروت بودن / دل و فکر جای دیگری بودن

His latest movie looks set to break new/fresh ground. : کار نویی / ابتکار

thin on the ground : ‌ محاوره : کمـیاب/نایـاب بودن thick on the ground : محاوره : فت و فراوان بودن ( Also: a dime a dozen [American English informal] / [British Equivalent] ten a penny)

Here is the list of names, for what it’s worth. : محاوره : خوب یـا بد / دعست یـا غلط / بدرد بخور یـا نـه

stand/keep/hold your ground : ‌تسلیم نشدن / عقب ننشستن / کوتاه نیـامدن / سر حرف و تصمـیم خود ایستلدن

play a prank on sb :ی را فیلم /ی را دست انداختن

a bird in the hand (is worth two in the bush) : سیلی نقر بـه از حلوای نسیـه

pop it out! بگو دیگه


منبع: www.majazionline.ir

There are limits to my tolerance: ظرفیت من هم حدی داره

I was pleased to see the back of him ! : آخش رفت / از شرش خلاص شدیم ( be glad/sorry/pleased … to see theback of sb/sth)

He is gone up in the world a bit since I knew him at college. : پیشرفت/ترقی (go/come up) – come/go down : بعد رفتن/تنزل

What is the good/use of sth/hurrying? : فایده/حسن کاری/عجله چیـه؟

She’s fine now, but it was touch-and-go for a while. : موقعیت/ بیماری … : نامعلوم/نامشخص بودن

I’ll have my work out cut to get there by 9. : (have/get your work cut out) تقلا /جان کندن

He thinks his life is coming apart at the seams. : درون حال از هم پاشیدن

The meal was nothing special. : غذا معمولی بود/ جالب نبود

put your back into it/sth : تمام هم/نیروی خود را صرف کاری * If we really put our backs into it, we could finish today.

There was no room for error / جایی به منظور اشتباه وجود نداره

head or tail شیر یـا خط

sth does sb a/the world of good : محاوره : برایی خیلی خوب بودن

sth be/rests on sb’s shoulders : مسول چیزی / کاری بودن

break the back of sth / the job : کمر چیزی را شکستن

occupy the middle ground between : مـیانـه رو بودن sit/be on the fence :‌ بیطرف ماندن / دخالت ن

burn / raze sth (down) to the ground : ساختمان / شـهر… :‌ با خاک یکسان

why did you slam the door? /چرا اینقدر درون رو محکم بستی؟

you are a curse/ آدم بدقدمـی هستی

be in sb’s good books /// in sb’s bad/black books : مورد لطف . بی مـهریی بودن

it’s just over my head/ چیزی بـه عقلم نمـیرسه

there must be a diving point to all this/ حتما خواست خدا بوده

throw good money after bad : ضرر روی ضرر / پشت سر هم پول باختن

I’m telling this for your own good/safety/benefit etc. : بـه نفع… خودت بودن

I’ve had your coat cleaned- It is (as) good as new now. ( Als like new) : نوی نو شدن / مثل روز اول شدن

be ay a loose end / be at loose ends : ول گشتن / بلا تکلیف بودن / بی کار بودن

clip sb’s wings : بال و پری را چیدن / محدود

Hang on ! I’ll be ready in half a minute/second. : فوری آماده شدن

go/drive/run like the clappers : مثل برق رفتن

cut the ground from under sb’s feet : نقشـه هایی را نقش بر آب

It is no exaggeration to say (that) : اغراق نیست اگر بگم

know better than to do sth / … than that … : عاقل تر بودن / گول حرفی را نخوردن * He knows better than to judge by appearances.

give yourself airs / put on airs : فخر فروختن / خود را گرفتن

Fast bind fast find. : درون خونت رو ببند همسایتو دزد نکن

Better be safe than sorry ~= مالتو سفت بگیر همسایـه ات را دزد نگیر


منبع: www.majazionline.ir

how dare you question my decision?/ چطو جرات مـیکنی رو حرف من حرف بزنی؟

I have sympathy for him/ دلم براش مـیسوزه

It would be wise of you to do sth/ ….. بـه نفع شماست که

No snitching/ چغلی نکن

I love you, don’t ever doubt my sincerity/ من عاشقتم، بـه عشق و علاقه من شک نکن

Praise the lord/ thank god/ خدا رو شکر

I’ll go and eat dog food/ حاضرم بـه هر ذلتی تن درون بدهم ولی این رفتار با من نشـه

don’t get me wrong/ درباره من اشتباه برداشت نکن

Please give a warm welcome to sb/ یـه کف مرتب بـه افتخار (یـه نفر) بزنین

He is wet behind the ears دهنش بوی شیر مـیده

We all share in ur grief / ما همـه درون غم شما شریک هستیم

I’ll show you ! : تهدید:‌نشونت مـیدم / ثابت مـیکنم که

By virtue of the authority vested in me … : نظر بـه اختیـاراتی کـه به بنده تفویض شده

gather/collect dust : خاک نشستن / گرفتن Her old trophies were collecting dust on the shelves.

be under house arrest : درون خانـه خود زندانی شدن و تحت نظر بودن

Nothing more occurs to me. : چیز دیگری بـه نظرم نمـی رسد

This is not my idea of pleasure/fun/sth. : بـه نظرم این تفریح نشد Chocolate milk and a piece of cake is not my idea of dinner.

fall in love at first sight/glance :با یک نظر عاشق شدن

My treat ! : درون خوردن و … :‌ مـهمان من * Let’s go out to lunch – my treat.

the pleasure is all mine/ باعث افتخار و خوشحالی بنده است

he drove us in to it/ اون مارو تو این دردسر انداخت

how the hell are you?/ چطور مطوری؟(گویش خیـابانی).ا

Not a peep out of you !: نفست درون نیـاد

huff and puff : هارت و پورت

to the last gasp / breath : که تا آخرین نفس

follow / carry out to the letter : نعل بـه نعل اجرا

look fondly at sb : با نظر خریداری بهی نگاه


منبع: www.majazionline.ir

It is uppermost in my mind. : مد نظرم هست

Life is not always a bed of roses / a bowl of cherries. : زندگی همـیشـه بر وفق مراد نیست

Nature Calls (or Call of Nature) ….. حتما برم دستشویی

Everything is coming up roses ” or “everything in the garden is rosy” …. همـه چی مرتب و رضایت بخشـه

Let Sleeping Dogs Lie …. گذشته ها گدشته، دوباره قضیـه رو پیش نکش

look before your leap … گز نکرده پاره نکن (قبل از عمل فکر کن

Wot r u ,Eight ? بچه شدی !؟

you should have fought him back! حتما جوابشو مـی دادی

I’d like to stand up for what I believe/ دوست دارم سر حرفم بایستم و ار اعتقاداتم دفاع کنم

you left me no choice/ دیگه راهی واسم باقی نذاشتی

stick to the subject/ از موضوع خارج نشیم

Take a hike/ برو پی کارت

I just happened to be there/ بر حسب اتفاق منم اونجا بودم

lets not bullshit each other./ بیـا شرو ور تحویل هم ندیم

you have a way with him. رگ خوابش را بدست آوردی

it’s for grown ups/ این مال بزرگترهاست

to get some attention جلب توجه

you should be proud of that احسنت/بارک الله/ تو حتما به عملت افتخار کنی

sorry, I have a lot on my mind. خیلی افکارم مغشوش است

I’m in a good shape درون شرایط خوبی هستم اقتصادی: وضع مالیم خوبه/ درسی: درسامو خوب خوندم/ ورزشی: رو فرم هستم

“I’ve got knots in my stomach ” or “My stomach is in knots about…” دلشوره داشتن

Cat got ur tongue? / گربه زبونتو خورده؟

Get it off your chest / خودتو خالی کن

go/fly off at/on a tangent :موضوع را عوض / از این شاخه بـه آن شاخه پ

all the world and his wife : همـه از بزرگ و کوچک و پیر و جوان * There was no escape on our beach holiday ! all the world and his wife were there !

call sth into play : بـه کار/راه انداختن

That is the way/how the cookie crumbles. : محاوره: آش کشک خالته / همـینـه کـه هست


منبع: www.majazionline.ir

It matters little. : چندان اهمـیتی ندارد

Fine words fill not he belly. : با حلوا حلوا گفتن شکم سیر نمـی شود

put/set/turn/give your mind to sth: تمام فکر و ذکری چیزی بودن / تمام توجهی معطوف چیزی شدن

When good cheer is lacking, our friends will be packing. : فربون بند کیفتم که تا پول داری رفیقتم

call / ئbreak a flag of true : اعلام / شکستن آتش بس

You need your head(s) examined. (Also : need to have your head(s) examined): محاوره: عقلی پاره سنگ برداشتن

Sorry I was dead to the world. : درون خواب سنگین/عمـیق بودن

He is loaded. : خیلی پولدار

The news spread like wildfire. :اخبار / شایعه : مثل برق/به سرعت پخش شدنش

I pity you if وای بـه حالت اگه

drop sb like hot potato مثل …. انداختنش بیرون

are you in game? پایـه اش هستی؟

roll up your sleeves آستین بالا زدن درون فرهنگ انگلیسی این کار یعنی با جدیدت مشغول کار شدن

peanut money:پول بخور و نمـیر

You touch so much as one hair of my son’s head…… اگه یـه مو از سر پسرم کم بشـه

don’t breath a word. خفه شو

on the other hand بـه بیـان دیگر

Money begets money.: پول پول را پیدا مـیکند/ درمـی آورد

That sort of thing really gets (right) up my nose. : عامـیانـه: کفری را درآوردن /ی را کلافه

Take/get the bit between the teeth //// pull socks up //// roll sleeves/trousers up : آستین همت را بالا زدن

jump with sb’s humor: با خلق و خویی کنار نیـامدن

She got the job under/on false pretences. : با ادعای دروغ و دوز و کلک

find favor with sb / find favor in sb’s eyes / win sb’s favor : محبت / نظر موافقی را جلب /// مورد تاییدی قرارگرفتن

Give sb a knuckle sandwich: با مشت زدن

put/lay your head on the block. ( Also: It’s my head that is on the block.) : ریسک

Don’t hang up on me. I need to talk to you. : با عصبانیت:‌گوشی رو قطع نکن

Your guess is as good as mine. : منم بیشتر از تو درون جریـان نیستم / نمـی دونم

What the heck: بـه جهنم (جهنّم ضرر

A stitch in time saves nine

کاری کـه سر وقت انجام داده بشـه از کار بیشتر بعد ان جلوگیری مـیکنـه

set/get/keep/start the ball rolling: کاری رو شروع

He is barely on speaking terms with his father. : زیـاد با پدرش خوب/جور نیست He was not on speaking terms with his brother or sisters.

have a soft spot for sb/sth : بهی / چیزی علاقه داشتن

make mincemeat out of sb / قیمـه قیمـه


منبع: www.majazionline.ir

Practise what you preach. : بـه آنچه بـه دیگران توصیـه مـیکنی خودت عمل کن

They served coffee of a sort/of sorts. : قهوه دادند آن هم چه قهوه ای / مثلا قهوه

My heart quailed. : دلم ریخت

raise sb’s hackles / make sb’s hackles rise : خشمـی را برانگیختن

Everything/Nothing is going/has gone right. : اوضاع روبراه بودن یـا نبودن

blow/dash your OR sb’s brains out : کشتن با شلیک درون سر

beat/rack/cudgel your brain(s) // beat your brains out : بـه مغز فشار آوردن

pin sb down : ازی حرف کشیدن / از سنگ حرف کشیدن

fly/go out (of) the window : محاوره : از بین رفتن / بر باد رفتن / نقش بر آب شدن

He has a lot of pull. : آدم بانفوذی است

Be careful not to breathe a word. : حرفی نزدن

The police officer took down the car number. : افسر پلیس نمره ی ماشینو برداشت / یـادذاشت کرد

My English is a bit rusty. : انگلیسی ام نم کشیده

she wears the pants in the house

خانـه توسط خانوم اداره مـیشـه

I’m feeling puny انگاری سرما خوردم

shoe makers son runs barefoot

کوزه گر از کوزه شکسته آب مـیخوره

matricide / patricide مادر کشی/ پدر کشی

to leap a head of pack :گوی سبقت را از رقبا گرفتن

ease sb into sth: بـه پذیرش چیزی ترغیب ease out : وادار بـه ترک

I’m a hard-liner تندرو ( از نظر سیـاسی

I give you full marks for that. [ full marks to somebody (for something)]: نمرت بیسته / مرحبا / آفرین

‘How are things?’ ‘Fine! Couldn’t be better.’ : بهتر از این نمـیشـه

you don’t say! / You don’t mean that !: نـه بابا، جدی مـیگی

He meant well. : منظورش / نیتش خیر است

like water off a duck’s back : انتقاد و اخطار و توبیخ هیچ تاثیری نداشتن

She took to dancing like a duck to water. (take to something like a duck to water): چیزی رو خیلی راحت یـاد گرفتن

get somebody’s goat / get on sb’s nerves: اعصابی رو داغون / خرد

sweet old days :یـاد اون روزا بخیر

Stop aging! پیر نشی

Don’t sell yourself short! خودت را ارزون نفروش

The other way round! دقیقا برعکس

swear by s.th = have faith in s.th سر چیزی قسم خوردن I know many people swear by it, but i can’t believe!

take a hike=sling your hook(BR infm)=برو گمشو


منبع: www.majazionline.ir

party is over when the fat lady dances !

وقت گل نی

I have a bone to pick with you

از شما گله دارم

we’re not out of the woods yet!=خطر هنوز کامل رفع نشده

chicks fight =دعوای زنانـه

Eat high off the hog: غذای گران خوردن

In my humble opinion … : درون نظر حقیر / اگر جسارت نباشد حتما بگویم که

Peel out / punch it / floor it / put the the pedal to the metal : ماشین:‌گازشو گرفتن / سرعت گرفتن و دور شدن

Fall / drop in/into your lap : بـه آسانی بدست آوردن / دستی افتادن That job is great. I didn’t even apply for it. It just fell into my lap.

Never fear! / I fear not ! : Don’t worry نگران نباش

It’s none of your business اصلا بـه توربطی نداره

count your blessings. :‌ شکر بخاطر چیزهایی کـه خدا بهی داده و ناراحت نشدن بخاطر چیزهایی کـه نداده

Lose count (of Sth /Sb) : حساب چیزی ار دست دررفتن

be (well) versed in something : درون امری کاملا وارد بودن He is well versed in the art of diplomacy.

have an ace up your sleeve : ورق برنده درون آستین داشتن


منبع: www.majazionline.ir

Have got / wear sth inside out : لباسی رو برعپوشیدن

By no manner means (Also Not by any manner of means ) [ BRE spoken formal ] : بـه هیچ وجه من الوجوه

views / opinions / plans tec. carry much weight ( with sb ): اهمـیتی / وزنی / اعتباری داشتن

U LOST ME=متوجه منظورت نمـیشـه، تو باغ نیستم

be cut out for sth = به منظور کاری یـا چیزی ساخته شدن

Rock bottom prices = پایین ترین قیمت ممکن

Look blue = خیلی غمگین بـه نظر رسیدن

A dime a dozen = صد که تا یک غاز

Put it on sb’s tab = بـه حسابی گذاشتن

Burst sb’s bubble = تو ذوقی زدن (کسی را نا امـید

Screw sth up = افتضاح بار آوردن-خرابکاری

it will be a fether in your cap :هر گلی زدی بـه سره خودت زدی

she has a memory like an elephant:اون خیلی با هوشـه

hit he jackpot: پول قلنبه ای بـه جیب زدن / لاتاری برن / قمار بردن

Live and learn. : زگهواره که تا گور دانش بجوی / اطلبو العلم من المـهد الی اللحد

So much foe that ! : این هم از این ! / این کـه از این

So much the better ! : چه بهتر

It wasn’t so bad as last time. : بـه بدی دفعه پیش نبود

Looks are deceiving =ظواهر فریبنده هستند

God helps those who help themselves. :از تو حرکت از خدا برکت

It’s not rocket science = مگه مـیخوایم موشک هوا کنیم! (کار شاقی نیست

Go blank = مغزی کار ن،یک مرتبه همـه چیز را فراموش

upon/on my word ! : بـه شرافتم سوگند / قول مـیدهم

Hackney mistress, hackney maid. : مادر ببیت، بشناس

It doesn’t matter when you go. : هر وقت بروید رفته اید / مـهم نیست کی بروید

A propitious/favorable breeze/wind : بار شرطه / موافق ای باد شرطه برخیز / باشد کـه باز بینیم دیدار آشنا را

Call in sick : مرخصی گرفتن با زنگ زدن بـه محل کار بعلت بیماری شدید

At a price : خیلی گران/ بـه قیمتی گزاف /// You can buy strawberries all year round, but at a price

drive/send sb up the wall/out of their mind :محاوره :‌کسی را دیونـه / پاک عصبانی

I need sb / sth like a hole in the head. : هیچ نیـازی بهی / چیزی نداشتن

I don’t give a rat’s ass about it(not polite):من بـه ان اهمـیتی نمـی دهم

money doesn’t grow on trees =پول کـه علف خرس نیست

extension lead: سیم سیـار

No offence? = دلخور کـه نشدی؟


منبع: www.majazionline.ir

I set you up = گولت زدم

Keep me out of this = منو قاطی این ماجرا نکن

Ruffle sb’s feathers :کسی را برآشفتن

Be up the (shit) creek without a paddle. ( not polite) : عامـیانـه : تو مخمصه بودن

He is (as) good as gold. :مثل یـه دسته گل بودن / خوب بودن / خوب رفتار

be tearing your hair out (BRE) : بشدت کفری بودن / خود را جر I’ve been tearing my hair out trying to get done in time.

You could have knocked me down with a feather. : از تعجب خشکم زده/ماتم بود /// دهانم وا مانده بود

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی ن / گوشی بدهکار نبودن

not take/pay a blind bit of notice : هیچ توجهی ن / گوشی بدهکار نبودن

clam up: محاوره : حرف نزدن / دم نزدن / ساکت ماندن

a cog in the machine/ wheel :ی مـهره ی ناچیز درون دستگاهی بودن

The exam was much harder than I had bargained for. : سختتر از انتظار ما بودن

He was always the odd one out at school. (the odd man/one/woman out) : با دیگران فرق داشتن

drive sb to distraction : که تا حد جنون و دیوانگیی را اذیت و ناراحت

Chances are slim: هیچ شانسی نیست

Carry the can (for sb/sth) ///// be left holding the bag/baby :به آتش دیگری سوختن / بخاطر دیگری سرزنش شدن

What a hothead ! :آدم عجول

He’s always flashing his money around. : پول و چیزی را بـه رخی کشیدن (Also Show sb/sth off)

You are such a slowcoach (BR) / slowpoke (AME).: فحش و محاوره : آدم تنبل / فس فسو

get on the wrong/right side of sb :کسی را ناراحت / خوشحال * I wouldn’t like to get on the wrong side of her.

rags to riches : از فرش بـه عرش رسیدن

rolling in money : تو پول غلط زدن

Contraries do not meet! کوسه و ریش پهن

Spend money like Water!مثل ریگ پول خرج

Good old days : یـادش بخیر

There’s no time to spare: وقتی به منظور تلف نداریم

It’s your concern =مشکل خودته

The blame falls on me = تقصیر منـه

Get / grow / become maudlin : احساساتی شدن / گریـه

I got into a rear-ender on the way to work. (rear-ender) : تصادف ماشین: بـه ماشین دیگه زدن

He / She / It ain’t all that. : همچین آش دهن سوزی هم نیست OPP. : He thinks he is all that.= to be very impressive or attractive

I saw the police coming and legged it down the road. (leg it) : محاوره : دررفتن / فرار

on the same wavelength زبان هم را خوب فهمـیدن،هم فکر بودن

i am as i am

همـینم کـه هستم

wheels within wheels:کاسه زیر نیم کاسه

barking dogs seldom bite= از آن نترس کـه های وهوی دارد از آن بترس کـه سر بـه توی دارد

“Nobody blames you.” “I should hope not.” : نگران نباشی بخاطر اشتباهت شماتت نمـیکنـه. امـیدوارم نکنند

We shall never hear the last of this. : حرف درون این باره تمامـی ندلرد / این قصه سر دراز دارد

I’ll do it if it is the last thing do. : اگر سرم هم برود این کار را مـی کنم

life is dealing and willing =زندگی بده بستونـه

excuze me for my french: بی ادبی من رو ببخشید


منبع: www.majazionline.ir

pay lip service شعار ، حمایت تو خالی

Pleas exuse my back ببخشید پشتم بـه شماست

I am pulling your leg: دارم باهات شوخی‌ مـی‌کنم

Poor by condition, rich by ambition هر مـیمونی زشت ترست ، بازیش بیشتر است

Put it down to bad luck اینو بـه حساب بدشانسی بگذار

first come , first served: آسیـاب بـه نوبت

make sense : منطقی بـه نظر مـی رسد

what a chick بچه پررو

You blew it خیت کاشتی

Go fly a kite برو پی کارت

rest assured:خیـالت راحت باشـه-مطمن باش

as God is my witness :خدا شاهد

Beyond of all doubt. تردیدی نیست

nation of Zombies!ملت بی خیـال

he was already living on borrowed time. عمری دوباره از خدا گرفته

at precisely 11 am: راس ساعت یـازده صبح

heart- wrenching! جگرسوز

I was about about to die! داشتم مـی مردم

To Him we shall return!بازگشت همـه بـه سوی اوست ، انا الله و انا الیـه راجعون

you are at the see:یعنی تو تو باغ نیستی

Pass the buck گردنی انداختن

I had a wonderful opportunity, but I muffed it فرصت‌ بسیـار خوبى‌ داشتم‌ ولى‌ خیطى‌ بالا آوردم

A shifty character / An artful person : آدم هفت خط

No way:عمرا -بی خیـال

honest mistake:اشتباه غیر عمدی

home wrecker :خونـه خراب کن

It’s no use crying over spilled milk آب رفته بـه جوی باز نمـی گرده

It is like talking to a brick wall.: مثل اینکه دارم با شما حرف مـی! / انگار دارم با دیوار حرف مـی

once in a blue moon : خیلی بـه ندرت

tell tale : زیراب زن

Two wrongs don’t make a right. :بدی رو با بدی جواب نده / نباید جواب داد

You are telling me !: محاوره: یعنی خودم نمـی دونم! / مـی خوای بگی خودم نمـی دونم

It’s difficult to digest!درکش خیلی سخته

Alas for me!خاک عالم بر سرم

Good for ill —> هرچه باداباد ، هرچه مـی خواهد بشود

let the cat out of the bag=دسته گل آب دادن

marked time=

the tongue of blame! زبان طعنـه

act your age : مطابق سنت رفتار کن

are you shitting me ! !بچه خر مـیکنی

What a pity !چقدر حیف

Don’t let on that!! موضوع رو لو نده

knock/hit sb for six:ی را بیچاره /ی را از پا درآوردن

bide your time : منتظر فرصت بودن

It’s a real turn-up for the book(s). : این رو حتما تو تاریخ ها نوشت / عجب رویدادی

My heart bleeds for sb: دلم برایی کباب شدن

His name/memory lives on. : یـاد و خاطره …. باقی ماندن

“What’s for dinner?” “Wait and see.” : دندون رو جیگر بذار

You are/get too big for your boots. : خیلی مغرور بودن

ave/get sth under your belt: با وجود/ با…سال تجربه/ با…که زیر سر دارد

at cross purposes : با مقاصد/اه مختلف

I’m going to bed.I’m wiped/wiped out/pooped (out)/exhausted. : خیلی خسته بودن

make no bones about (doing) sth: تردید بخود راه ن/ ملاحظه ی هیچی رو ن

are you itching for trouble?تنت مـیخواره

pull the rug/carpet (out) from under sb’s feet : محاوره:پشتی را خالی / جمایت خود را ازی دریغ داشتن

count your blessings that she’s not pregnant.برو خدارو شکر کـه حامله نیست

What’s with you? / What’s bothering you? / What’s eating you?: چرا ناراحتی؟ / چی شده؟

-Is there any gravy left? -sorry! fresh out! چیزی از آب گوشت مونده؟ – شرمنده همـین الان تموم شد

I think that boy, second to the last was mulatto.گمونم پسره یکی مونده بـه آخری دورگه باشـه

I’m not your beck and callمن غلام حلقه بـه گوشت نیستم

It serves you right! !وقتی اتفاق بدی واسه طرف مقابلت افتاده باشـه) حقته

I’m your man= you can count on me: مـیتونی رو من حساب کنی

friend in need is a friend indeed: دوست آنست کـه گیرد دست دوست درون پریشان حالی و افسردگی

He that endureth to the end shall be saved. (old) : پافشردی بردی


منبع: www.majazionline.ir

any one knows the translation of this idiom? خدا خر مـی شناخت کـه شاخ بهش نداد

Tom’s first marriage to Stella is ancient/past history. : گذشته ی فراموش شده

I’ll finish digging that hole tomorrow,Jack. Right now, I am all in. (be all in) : خسته و کوفته

you can not get blood from a stone/turnip: روغن از دستش نمـی چکه

You are wearing well-only a few grey hairs ! : خوب ماندن

chance your arm/it ///// take the plunge/a risk : محاوره : دل بدریـا زدن

You look fishy مشکوک مـیزنی

Keep your shorts/pants on : هل نکن بابا اومدم

to draw blank : بـه یـاد نیـاوردن

be a sitting duck : هدف آسونی بودن

For good measure : کار از محکم کاری عیب نمـیکنـه

You are in way over your head : خیلی دیگه از حدت جلوتر رفتی

To be no match for someone : درمقابلی جوجه بودن

Toot one’s horn : از خود تعریف

Chew the cud: کار بیـهوده انجام دادن، سماق

Pull the curtain on sth : چیزی رو تمام

Weakest dogs bark the loudest : مـیمون هرچه زشت تره ادا هاش بیشتره

I was embarrassed to death از خجالت مُردم

Thank you for pointing that out ……….. ممنون کـه به این نکته اشاره کردید

if my mind serves me right: اگر ذهنم یـاری کنـه some things slipped in my mind: I forgot some things some thing slipped my attention: از چشمم دررفت stick some things in your mind: بعضی چیز ها را بـه خاطر بسپار

boill it down:خلاصش کن

goes (right/clean) out of my mind:پاک یـادم رفت

you’re born to do this: واسه اینکار ساخته شدی

he’s not into you:ان بـه تو علاقه ای نداره

NOw you know:حالا کـه فهمـیدی (وقتیی مـیگه من نمـی دونستم

Don’t let him persuade you – stand / keep / hold your ground: سر حرف و تصمـیم خود ایستادن

be in convulsions : خنده ی روده بر کننده


منبع: www.majazionline.ir

It was a relief : دلم خنک شد

alls well,that ends well:جوجه رو آخر پائیز مـیشمرند آن خوش هست ای جای کـه فرجامش خوش است

lets go dutch=هر سهم خودش را بدهد

dont make a fib!= خالی نبند

I’ve had it up to here ! : بـه اینجام رسیده است

by/from all accounts : بنا بر عقیده ی عموم

give sb a kiss of life : mouth-to-mouth resuscitation تنفس دهان بـه دهان

The tide turned. / turn the tide : بخت برگشتن

present company excepted(excluded) = بلا نسبت حضار، بـه استثنای حضار

What brings you here از این طرفا؟!؟

He is as green as grass هنوز بچه است/هنوز خام است

be on the last leg: قراضه شدن

Something went to dog……فلان چیز بـه فنا رفت

he always has s.th on his sleeve:همـیشـه یـه چیزی تو چنتش داره

fasten the lace:بند کفشتو ببند

You have got a nerve! واقعاً خیلی رو داری

No waves are made آب از آب تکان نمـی خورد

Come off it! ول کن بابا دست بردار چرت نگو

Rock your body بجنبون

Give in تسلیم شدن ،از پا درامدن

Short and sweet مختصر و مفید

Don’t take my words to your heart.حرفم و به دل نگیر

You can say that again!

!قربان دهانت !آی گفتی !آره والا !با حرفت صد درون صد موافقم

Her promises failed to materialize. وعده هایش جامـه ی عمل نپوشید

New things are gay. نو کـه آمد بـه بازار، کهنـه شود دل آزار


منبع: www.majazionline.ir

Make yourself at home اینجا رو منزل خودتون بدونید

You mean a world to me

تو به منظور من یک دنیـا ارزش داری

جملاتی به منظور گفتن شب بخیر Good night Sleep tight see you in the morning light

I haven’t got a bean آه درون بساط ندارم

why don’t u pop in? (to visit,to g0 somewhere for a sh0rt time) چراسری نمـیزنی؟

Well behavior and debonair human is really beautiful انسان خوش رفتار و متمدن واقعا زیباست

Dog days of summer گرم ترین روزهای فصل تابستان

i’ll beat myself up about it 4ever که تا ابد بخاطرش خودمو سرکوفت

Albert Einstein

The ladder of success is never crowded at the top بالای نردبان موفقیت هرگز شلوغ نیست

Better to ask the way than go astray. پرسیدن عیب نیست،‌ ندانستن عیب است

He’s a bag egg: آدم بدطینت و بی صداقت

Hen-pecked husband مرد زن ذلیل

I respect my wife’s views, but i’m not a Hen-pecked husband

It’s not my cup of tea: ;;;;;;;;;;;; چیزی نیست کـه من بهش علاقه داشته باشم

All cats love fish but hate to get their paws wet هر گربه‌ای ماهی را دوست دارد اما از اینکه پنجه اش خیس شود بیزار است

After a storm comes a calm بعد از خشم پشیمانی است

Everyday is a new beginning هر روز یک شروع دوباره است

A picture is worth a thousand words تصویر از هزاران جمله گویـاتر است

Actions speak louder than words صدای عمل رساتر از حرف هست (به عمل کار برآید بـه سخندانی نیست

Absence makes the heart grow fonder دوری باعث علاقمندی مـی شود (دوری و دوستی

Take a leaf from someone’s book : ازی سر مشق گرفتن

To shout at the top of one’s lungs, با صدای بلند فریـاد زدن

your wish is my command شما امر بفرمائید

to bear too much bare handed…….با یـه دست چند که تا هندونـه برداشتن( چند کارو باهم انجام دادن

Follow your nose راه را بگیر و راست برو

He has a chip on his shoulders… اون آدم عقده ای است

eat humble pie بـه غلط افتادن he ate the dirt بـه غلط افتاد

Conscious pangs: عذاب وجدان

I can keep you up:مـیتونم درکت کنم

Push someone around : حقی را خوردن

My way is highway:حرف حرف خودمـه

drive sb crazy:ی را سخت عصبانی

on impulse بدون فکر،همـین طوری

مُچتو گرفتم: I catch your red hand Caught your red handed

Cheat on sb:بهى خیـانت

keep one’s fingers crossed :برایی آرزوی موفقیت

Fork it on! = رد کن بیـاد

nosey parker فضول باشی non of your cheek! non of your jaw! non of your concern! فضولی اش بـه تو نیـامده، فضولی موقوف

Necessity is the mother of invetion=احتیـاج مادر اختراع است

May it always remembered!یـادش بخیر

kiss/marry the gunner’s daughter : بـه توپ بسته شدن و تازیـانـه خوردن : تو فیلم های دزدان دریـای

keeping up with the jones.با آخرین مد گشتن

burn your fingers // get your fingers (badly) burned/burnt : چوب عمل خود را خوردن

make a (real) pig’s ear (out) of sth : محاوره : (کار/طرح) خراب / افتضاح در

have/make/take a stab at (doing) sth : تلاش به منظور انجام کاری و اغلب ناموفق

How time flies ! : چه زود گذشت / انگار دیروز بود

court danger/death/disaster …. : بـه استقبال خطر /…. رفتن

Thoughts are free. (proverb) : اول اندیشـه وانگهی گفتار ( Look before your leap.)

He won the lottery and he is really sitting pretty. [be sitting pretty] : درون بهترین شرایط قرار داشتن

know a thing or two (about sth) : از کاری سر رشته داشتن


منبع: www.majazionline.ir

have aد inkling of sth : احساس همدردی / از چیزی تصور مبهمـی داشتن

impugn sb’s honesty : زیر سوال بردن درستیی

keep sb in the dark (about sth) :ی را بیخبر نگه داشتن

That can’t be bad ! : ای بدک نیست

ram/force/thrust sth/ideas down sb’s throat : مطلبی یـا چیزی را بـه کله یی فرو بردن

no haggling! چانـه نزنید

i aint got no use for it بـه درد من نمـی خوره، مورد استفاده من نیست

Get off my back __ دست از سرم بردار

“there are not in line” آبشون توی یـه جوب نمـیره

He is giving me a hard time: روزگار منو سیـاه کرده

I am what i am, whats it got to do with you? همـینم کـه هستم، بـه تو چه؟

“play hookey from school” دزدکی از مدرسه درون رفتن

“im not ready for drastic to help” پیری نیستی کـه مراد بدی

“keep me laughing on a boat” ما رو کشت از خنده

“mark my word” بـه حرف من برس

Not be worth a damn بـه لعنت خدا نیرزیدن,مفت گران بودن Ex: his promise is not worth a damn thing!

Have a clear conscience وجدان آسوده داشتن/وجدان راحت داشتن Ex: I was able to answer his questions with a clear conscience.

never judge a book by its colour!هرگز از روی چهره قضاوت نکنید

“you get what you deserve!” هرچی لایق باشی مـیگیری

There is no room for complacancy: موردی به منظور غرور و خودپسندی نیست

both fun & game هم فاله هم تماشا

i’m at his throat مـی خواهم سر بـه تنش نباشد

to look women as a commodity –>به زن بـه چشم یک کالا نگاه

whose side are you on? طرف کی هستی؟

it’s beyond my wit عقلم قد نمـی دهد

help yourselves:از خودتون پذیرائی کنید

hungry as a wolf=روده کوچیکه روده بزرگه رو خورد

If I get my hands on him; اگه دستم بهش برسه


منبع: www.majazionline.ir

He is not my cup of coffee!!اون درون حد من نیست

Gangway ! (spoken / interjection) : راه بدید / راه رو باز کنید

This story went over big with my kids. : تاثیر خوب گذاشتن / موفق بودن

It doesn’t add up. : داستان و … : جور درنیـامدن / معنی ندادن

take a tough line on/with sb/sth : punish severely بای برخورد جدی

Do you like travel? who wouldn’t?چهی دوست نداره

Promise someone the earth or moon __ وعده سرخرمن بهی دادن

to work one’s tail off = خیلی سخت کار

To be down to earth __ خاکی و فروتن بودن

Even if it rains or shine __ بـه هر قیمتی کـه شده کاری را انجام دادن

Don’t meddle yourself in my own affairs__ توکار من دخالت نکن

words fail me. : زبانم قاصر هست [spoken : I ... words fail me.]

swimming is his meat او عاشق شنا است

man proposes, God disposes انسان درخواست مـیکند و خدا مـیبخشد

you can’t whitewash the history : ننگ با رنگ پاک نمـی شود یـا نمـی تونی گذشته رو ماست مالی کنی

در این شغل توجه بـه جزئیـات ضروری است. Attention to detail is essential in this job

don’t beat around the bush! حاشیـه نرو

there is no living soul here: اینجا پرنده پر نمـی زنـه

words lead to words: حرف حرف مـیاره

fork it out ! رد کن بیـاد

Let him/her wait till the cows come home بگذار آنقدر بایستد که تا زیر پایش علف سبز شود

what’s the damage? چقدر شد؟/چقدر آب مـیخوره؟

while the cat’s away, the mice will play موش کـه چشم گربه را دور ببیند دم درون مـیآورد

It was stifling in there; I was glad to get out. اونجا خیلی خفه بود خوشحال شدم کـه بیرون آمدم

every tide has its eb زندگی فراز و نشیب داره

Don’t look a gift horse in the mouth دندان‌های اسب پیشکشی را نمـی‌‌شمارند

i was at my wits’ end عقلم بـه جایی نمـیرسید

to err is human بشر جایزالخطاست

men are all cut from the same cloth مردها سرو ته یـه کرباس اند

to pester on sb کنـه شدن

my advice to him was like water off a duck’s back پندهای مرا از یک گوش شنید و از گوش دیگر درون کرد

Cool as a cucumber آرام و خونسرد بودن My friend was cool as a cucumber when he was presented with an award

Thanks all the same درون هر صورت متشکرم

JUMP THE GUN انجام کاری یـا گفتن چیزی پیش از زمان خودش

My uncle dropped off a Christmas present for me early and I couldn’t wait to open it so I jumped the gun and opened it early

Stop playing innocent خودت رو بـه موش مردگی نزن

Better a bare foot than no foot at all بهتره کـه پا باشی که تا اینکه کلا پا نداشته باشی کاچی بـه از هیچی

Top of Form

Bottom of Form

Keep your shirt on صبور باشید

To Skate on Thin Ice ابلهانـه کاری را با ریسک و خطر زیـاد انجام دادن

This expression came from foolish people that skated on thin ice. They thought if they skated fast enough, the ice wouldn’t break… icon smile بیشمار اصطلاح و عبارات و تکیـه کلامـهای عامـیانـه و رایج زبان انگلیسی )

hit the jackpot یـه پول قلمبه بردن

chew someone out با یکی بد حرف بزنی و بشوری بذاریش کنار

Get Out of My Face از جلوی چشمم دور شو When someone is in your face and you think you might get angry, you could say, “Get out of my face,” to help prevent a fight or accident

Pig out Or Eat like a pig پرخوری

Do you know? A fortune that you don’t use, is others wish هیچ مـی دانی، فرصتی کـه از آن استفاده نمـیکنی آرزوی دیگران است؟

I didn’t have shoes and always I was complaining, but one day I saw a man who didn’t has foot

من کفش نداشتم و مدام شکایت مـی کردم. که تا اینکه روزی مردی را دیدم کـه پا نداشت

You were greatly missed جای شما واقعا خالی بود

The biter is sometimes bitten دست بالای دست بسیـار است

Blind as a bat کور

Without my glasses, I am blind as a bat بی عینک ، واقعاً کورم

Ants in the pants: احساس ناراحتی و ناآرامـی

Do you have ants in the pants or what? چیـه، کک توی بدنت افتاده؟ :

He/She is a time server اون نون رو بـه نرخ روز مـی خوره

Like I’m gonna (going to) believe it تو گفتی و منم باور کردم

Feel free to do so Or Don’t be shy تعارف نکنید

Wishes won’t wash dishes معنی جمله: با آرزو ظرف ها شسته نمـیشـه معادل پارسی: با حلوا حلوا گفتن دهان شیرین نمـیشـه

It is better to light a candle than to curse the darkness بهتر هست که یک شمع روشن کنی بجای اینکه بـه تاریکی لعنت بفرستی

Cross Your Fingers: To hope that something happens the way you want it to. یعنی اینکه بشینی و امـیدوار باشی اونجوری کـه مـی خوای مـیشـه

Do you follow me? متوجه حرفام هستی؟


منبع: www.majazionline.ir

We are just two peas ما خیلی با هم تفاهم داریم

Since when? از کی که تا حالا؟ Ex: Since when do I get that important to you? از کی که تا حالا اینقدر برات مـهم شدم؟

The damage is done کار از کار گذشته

Feel the room جَو رو درک کن

You must have respect for your promises حتما بقول خودتان احترام بگذارید

Close your eyes to something

چشم پوشی

Button one’s lips

زیپ دهان خود را کشیدن

Get something off one’s chest

دل خود را خالی

Get up on the wrong side of the bed

از دنده چپ برخاستن

Give someone the cold shoulder

بای سرد برخورد

Stand on one’s own two feet

روی پای خود ایستادن

Open a can of worms

آتش درون لانـه زنبور

Scrape the bottom of the barrel

کفگیر بـه ته دیگ رسیده

Two heads are better than one

یک دست صدا ندارد

Keep something under one’s hat

تو دل خود نگه داشتن

A bad vessel is seldom broken

بادمجان بم آفت ندارد

White lie

دروغ مصلحت آمـیز

Fat Cat

مایـه دار

No hard feelings دیگه ناراحت نباش

Thanks all the same درون هر صورت متشکرم

get off my back

دست از سرم بزدار

dont give me that : خالی نبند

i am in hot water اوضام بیریخته.تو دردسرم

Who wears pants in your home? چهی درون خانـه ی شما رییس هست؟

that was a close shave :[slang خدا رحم کرد

try no to take your eyes off her سعی کن چشم ازش بر نداری

i am at your service من درون خدمت شما هستم

leave it to me بسپرش بـه من یـا اون با من

dont put words in my mouth حرف تو دهن من نزار

the engine packed up! ~ موتور از کار افتاد


منبع: www.majazionline.ir

To be head over heels in love.

یکدل نـه صد دل عاشق شدن

To break bread w I’m fed of with you:از دستت بـه اینجام رسیده

ith someone.بای نان و نمک خوردن

I’m fed UP with you = سیر شدم ازت Also: – I’m up to here with you = بـه اینجام رسوندی – I’ve washed my hands of you = ازت دست شستم – I’m done with you = مرا با تو کاری نیست دگر – I’ve had enough of your nonsense = باندازه ی کافی از دستت کشیدم – Enough is enough = بسمـه دیگه – You disgust me = حالم ازت بهم مـیخوره

Test the water. تمام جوانب رابسنج/ بررسی کن/ درون نظر بگیر

out with it! ~ اعتراف کن ، حرف بزن

The master of coin finds the money => عاقبت،جوینده یـابنده است

to rub on a raw nerve. سوهان روح بودن

Drink up! ~ که تا ته نوشیدن

what’s done is done ( کاریـه کـه شده

humans are able to mistakes::انسانـها جایزالخطا هستند

be in the loop (در جریـان کاری بودن ، تو بازی بودن

the apple of sb’s eye نور چشمـی

he was hopping mad ~ کُفرش درون اومده بود

Filthy rich ~ خرپول

to grown into a… ~ مبدل شدن به

to a man ~ که تا آخرین نفر

I can’t stand it نمـیتونم تحملش کنم

He always pulls the wool over his friends eyes.

او همـیشـه سر دوستانش شیره مـی مالد

Know-it-all = همـه-چیز-دان

a fly by night company ~ شرکت بی پروپا و قلابی شرکت هایی کـه طالب سود آنی هستند

mum’s the word ~ بـه گوشی نرسه،این سخن فاش ی نیست

hang on thereقوی باش


منبع: www.majazionline.ir

you perv me up …. داری منو دید مـیزنی

“shoo away” = چخ (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو (بز و )؛ هی (اسب و خر و)؛ راندن “shoo away” = چخ (سگ)؛ پراندن (مگس و پرندگان)؛ شو (بز و )؛ هی (اسب و خر و)؛ راندن

a bad work man blames his tools. عروس بلد نیست بـه مـی گه زمـین کجه

wishes dont wash the dishes با حلوا حلوا دهن شیرین نمـیشـه

no by any manner of means ~ بـه هیچ وجه،به هیچ نحوی از انحا

a heart to heart talk ~ صحبت بی پرده و صادقانـه

you hit the nail on the head ~ زدی تو خال،درست حدس زدی،حدس صائبی زدی

I am out of my depth عقلم قد نمـیدهد , سر درون نمـی اورم

go fly on your sky برو پی کارت

Peeping Tom پسر چشم چران

hung up on someone بهی دل بستن

Curiosity killed the cat!!! فضولی موقوف

He can pull strings خیلی خرش مـیره)آدم کله گنده ایـه

Jack of all trades master of none:همـه کاره و هیچ کاره

It’s no skin off my nose ~ بـه من چه!،به هیج کجای من بر نمـیخورد

be good enough to sign here ~ لطفا اینجا را امضا کنید

words fail me…~ زبونم بند اومد،زبانم از بیـان آن قاصر است

he has a big mouth دهن لق است

he is a glutton for work خوره کاره

I couldn’t care less ~ ابدا” اهمـیت نمـیدهم،به من چه

he’s two timing his girlfriend! ~ بـه معشوقه اش! (دوست ش) خیـانت مـی کند

i was under the impression that… ~ چنین تصور مـیکردم که

work like a charm (magic) ~ درون یک چشم بـه هم زدن کار مـیکنـه ، مثل جادو هست

through and t keep a civil tongue in your head! ~ حرف دهنت رو بفهم ، درست صحبت کن

hrough ~ کاملا،صددرصد

what’re you driving at?! (informal) ~ منظورت چیـه؟

down in the mouth (informal) ~ پکر ،ناراحت ، تو هم بودن


منبع: www.majazionline.ir

Let sleeping dogs lie (saying) ~ بی جهت شر بـه پا نکن ، بگذار اوضاع آرام بماند

mark my words (old fashioned) ~ این خط و این نشون ،بالاخره بـه حرف من مـیرسی

tell that to the marines (US) ~ بهی بگو کـه باور کند ، من کـه باور نمـیکنم

a pain in the neck (informal) ~ شخص بسیـار مزاحم،آزار دهنده

he has a mental block ~ ذهنش درگیر هست ، فکرش اصلا کار نمـی کند

lock, stock and barrel ~ هرچه هست و نیست ، تماما

put it down to experience ~ تجربه مـیشـه واسَت

No dice (US informal) ~ حرفشم نزن

it’s all laid on ~ همـه چیز آمادست،روبه راه هست

she passed out ~ از حال رفت ، غش کرد

this restaurant has fallen off ~ این رستوران از رونق افتاده،به خوبی گذشته نیست

i haven’t the faintest idea! (informal) ~ روحم خبردار نیست

oh,give over! (UK old fashioned-informal) ~ دست بردار،ول کن،بیخیـال شو

it’s chickenfeed (informal) ~ پول ناقابلی است

paper over the cracks ~ ماست مالی ،معایب را پوشاندن

that’s pretty kettle of fish! ~ عجب بساطیـه هااا،خر بیـار باقالی بار کن

apple of sb’s eye ~ نور چشمـی بودن

keep a low profile ~ جلب توجه ن،آفتابی نشدن

yes , point taken ~ بله ملتفت شدم

he strains every nerve ~ او نـهایت تلاش و کوشش خودش رو انجام مـیده

hit the jackpot ~ بـه ثروت کلانی رسیدن

i’m fit/ready to drop ~ دارم از حال مـیرم،از خستگی نا ندارم

breadwinner ~ نان آور خانواده

i must put my thinking cap on it ~ حتما در موردش فکر کنم

there’re wheels within wheels ~ یـه کاسه ای زیر نیم کاسه هست،یـه دستی تو کاره

it was double dutch to me ~ کاملا برایم غیر قابل فهم بود،اصلا نفهمـیدم

he hails from shiraz (formal) ~ اهل شیرازه

let’s call it a day (informal) ~ فعلا تعطیل کنیم،برای امروز کافیـه

those were the days ~ یـاد اون روزها بخیر the good old days ~ یـاد اون روزها بخیر

to face the music ~ عواقب چیزی را تحمل ،پای لرزش نشستن

an egghead (humorous) ~ حضرت روشن فکر (در مقام طعنـه

Don’t let that come between us ~ اجازه نده کـه بین ما جدایی بیفکند

prices crashed in the stock exchange ~ قیمت ها درون بورس بـه شدت پایین آمد

his days are numbered ~ چیزی از عمرش نمانده

Blue films/movies ~ فیلم های موهن

my car acts up (informal) ~ ماشینم بازی درون مـیاره،خوب کار نمـیکنـه

joking apart/aside ~ از شوخی گذشته،شوخی ار

he took a long time to come round ~ مدت زیـادی طول کشید که تا به هوش آمد

to put a sheep to sleep ~ ی را خلاص

he earns as much again so i do ~ دو برابر من پول درون مـیاره

greet/welcome sb with open arms ~ خوشامد گویی با آغوشی باز

to affect piety ~ جانماز آب کشیدن

Out of the frying pan into the fire ~ از چاله درون اومدن و به چاه افتادن

you keep out of this,please! ~ لطفا شما درون این مورد دخالت نکنید

to move in literary (high) circles. ~ درون محافل ادبی آمد و رفت


منبع: www.majazionline.ir

that’s strictly for the birds (us informal) ~ برو بابا،اینا همش حرفه،مزخرف نگو،چرند نگو

make eyes on somebody (old fashioned) ~ برایی غمزه آمدن

the market is flat ~ بازاراده

land in and around NY has appreciated ~ بهای زمـین درون نیویورک و اطراف آن بالا رفته

break fresh/new ground ~ ابتکار جدید،کشف/انجام چیزی تازه

hard-luck story (INFORMAL DISAPPROVING) ننـه من غریبم بازی درون آوردن،فیلم بازی

come rain or shine ~ هر اتفاقی کـه بیـافتد،هرچی کـه پیش بیـاد

they were really the bee’s knees ~ کارشون واقعا عالی بود be the bee’s knees (UK informal) ~ چیزی کـه از همـه لحاظ عالی باشد

There’s no accounting for taste ~ سلیقه ها متفاوته ، هرکسی عقیده ای داره

‎(straight) from the horse’s mouth ~ از منبع موثق موضوعی شنیدن

another/a second bite of the cherry ~ فرصت بعدی،شانس بعدی

i’m (as) busy as a bee! ~ خیلی سرم شلوغه

i’m full of beans for today (informal) ~ امروز پر انرژی و سرحالم

it’s not my cup of tea ~ چیز مورد دلخواه من نیست

once in a blue moon ~ بـه ندرت،هر از گاهی


منبع: www.majazionline.ir

Necessity is the mother of invention ~ احتیـاج مادر اختراع

be all fingers and thumbs (UK) be all thumbs (US) ~ دست و پا چلفتی،بی دست و پا

I get into hot water ~ تو مخمصه افتادم ، گرفتار شدم

the lull before the storm ~ آرامش قبل از طوفان

thank your lucky stars ~ جایـه شکرش باقیـه،شانس آوردی

Curiosity killed the cat ~ فوضولی موقوف

don’t hold your breath(informal) ~ انتظار نداشته باش واسه همـیشـه،خواب دیدی خیره

by the grace of God ~ بـه توفیق خداوند، بـه لطف خدا

for my money ~ بـه نظر من،به عقیده من

Forty winks (informal) ~ چُرت،خواب کوتاه

when the chips are down (informal) ~ هوا پسه

Fender bender (informal) ~ تصادف جزئی،تصادف کم خرج

tie the knot ~ ازدواج

play truant (British) ~ از مدرسه فرار play hooky (American & australian) ~ از مدرسه فرار

perish the thought ~ فکرشم نکن

walk on air ~ خر کِیف بودن،از خوشحالی پرواز

walk on air ~ خر کِیف بودن،از خوشحالی پرواز

few and far between ~ غیر مکرر،تکرار نشدنی،نایـاب

stick in the mud (informal disapproving) ~ بی عرضه،اُمُل،عقب مانده

weather the storm ~ بر مشکلات فائق آمدن ،

willy-nilly (informal) ~ خواه ناخواه،بخوای نخوای،ناچارا”،بالاجبار

give sb. a dirty look ~ بهی چپ چپ نگاه

get cold feet ~ جا زدن از کاری،پشیمان شدن

be snowed under sth. ~ بـه شدت درگیر چیزی بودن

play ball (informal) ~ همکاری

a pig in a poke ~ چشم بسته خرید/قبول

eat humble pie! (informal) ~ قبول اشتباه ، بـه غلط افتادن

white elephant ~ سرمایـه خوابیده،دارایی بی فایده

the account is overdrawn ~ حساب موجودی نداره(مقروض بـه بانک the account is in the red ~ حساب موجودی نداره(مقروض بـه بانک

shoot the breeze (US informal) ~ گپ زدن

Go in one ear and out the other (informal) از این گوش شنیدن و از اون گوش درون

Too many cooks spoil the broth (UK) Too many cooks spoil the soup (US)

ماما کـه دوتا شد سر بچه کج درون مـیاد آشپز کـه دوتا شد،غذا یـا شور مـیشـه یـا بی نمک

Truth will out (UK) ~ ماه پشت ابر نمـیمونـه

Charity begins at home ~ چراغی کـه به خانـه رواست

a bitter pill (to swallow) ~ حقیقت تلخه


منبع: www.majazionline.ir

i’ll warrant you! (old fashioned) ~ اطمـینان مـی دهم، شک ندارم

I’ll eat my hat (old fashioned) ~ اسم ام رو عوض مـیکنم

It’s no use crying over spilt milk ~ پشیمانی سودی نداره

I can’t place you ~ شما رو بـه جا نمـیارم

be/feel under the weather (informal) ~ بدحال بودن

hold a grudge ~ دلخور بودن،کینـه داشتن

break the back of sth (UK) ~ کمر کار راشکستن – قسمت سخت کاری را انجام دادن

Money doesn’t grow on trees. ~ پول علف خرس نیست

be put upon! (informal) ~ مورد تحمـیل قرار گرفتن

i’ll “burn down” there (phrasal verb) ~ اونجا رو بـه آتش مـیکشم

Never look a gift horse in the mouth. (SAYING) اسب پیشکشی رو دندون نمـی شمارند

jack of all trades! ~ همـه کاره


منبع: www.majazionline.ir

kill sb. with kindness! ~ با پنبه سر ب

wakey wakey! rise and shine! ~ پاشو پاشو،صبح شده

the evil eye on…! ~ چشم زدن

hands off! ~ یعنی دستتو بکش , دست نزن

bend/lean over backwards! ~ بـه سختی تلاش به منظور انجام کاری

spill the beans ~ بند رو بـه آب دادن

Shape up or Ship out ~ (یـا درست شو یـا بـه سلامت)

Take sth. on board ~ ( انتقادپذیری(پذیرفتن ایده

What a cheek ~ عجب رویی،چه رویی

bookworm(informal) ~ خرخون

no offence (informal) ~ بهت بر نخوره، ناراحت نشی


منبع: www.majazionline.ir

so long (informal) ~ خداحافظ – بـه امـید دیدار

No hard feelings ! ~ محاوره: امـیدوارم ناراحت نکرده باشم

we are paid peanuts ~ چندر غاز حقوق مـی گیریم

wear more than one hat ~ با یـه دست چندتا هندونـه برداشتن there was no way out ~ چاره ای نبود i sick of your idea ~ حالم از نظراتت بهم مـی خوره I’m absolutely sick to death of it ~ حالم از این بهم مـی خوره Haste makes waste ~ تعجیل موجب تعطیله،عجله کار شیطونـه

An early bird: سحر خیز

An early bird catches the worm ~ سحر خیز باش که تا کامروا باشی A high-flier ~ آدم بلند پرواز Mary is a bright girl and a high flier ~ مری باهوش و بلند پروازی هست Good company ~ آدم خوش مشرب I never get bored when I talk to my grandmother She is good company ~ از صحبت با مادربزرگم خسته نمـیشم. آدم خوش مشربی هست A good mixer ~ آدم زود جوش و اجتماعی

up and about ~ سالم و سرحال

go great guns ~ قبراق بودن ، فرز بودن


منبع: www.majazionline.ir

my lips are sealed ~ دهانم مـهر و موم شده ، چیزی نمـیتونم بگم ، دهانم قرصه

It is spot/bang on. : حرف ندارد / مو لا درزش نمـیره / رو دست ندارد She is hungry for success. : آرزومند/مشتاق sth is a kick in the teeth : عامـیانـه: تودهنی / توپوزی see the light : متوجه شدن / فهمـیدن smoke like a chimney: خیلی زیـاد سیگار کشیدن shake like a leaf: مثل بید لرزیدن از ترسز یـا نگرانی

don’t vapor me (boasting) ~چاخانم نکن

at odd times ~ وقت و بی وقت we had a blast ~ we enjoyed the party ~ ترکوندیم paint the town red = خوش گذروندن

I laughed my guts out ~ از خنده روده بر شدم

he was apple polishing ~ داشت چاپلوسی مـیکرد never say die ~ never give up hope ~ هرگز ناامـید نشو i have be dead against ~ نباید زیر بار برم she’s living in fool’s paradise ~ الکی خوشـه a little bird told me ~ کلاغه خبر آورد

i won’t keep you then ~ بیشتر از این معطلت نمـیکنم

they can do a rush job ~ کارِت رو فوری انجام مـیدن

live and let live! سرت تو کار خودت باشـه


منبع: www.majazionline.ir

we’re living at a close quarters! ما یـه جایـه شلوغ زندگی مـیکنیم(پر جمعیت)!۱ she’ve lived by one’s pen! زندگیش رو با نویسندگی مـیچرخوند

something important hos come up to me ~ کاری برام پیش اومد

i talked police officer out of getting a ticket ~ مخ پلیس رو زدم کـه جریمم نکنـه Get up on the wrong side of the bed ~ از دنده چپ برخاستن don’t give a rat ass don’t give a rat ass ~ اهمـیت نحتی اندازه سر سوزن a knuckle sandwich ~ با مشت بـه صورتی زدن

why are you jump down on my throat?! ~ حالا چرا عصبانی مـیشی؟ چرا مـیزنی؟

let the cat out of the bag = افشای راز reveal the secret!

a shot in the arm ~ دلگرمـی encouragement! bad hair day ~ روز نحسی،سختی

jog sb’s memory : چیزی را یـادی آوردن / خاطره ای را درون ذهنی زنده


منبع: www.majazionline.ir

everyone’s nerves were on edge. / That put our nerves on edge. : عصبی شدن/ Why are you breathing down my neck all the time? :ی را پاییدن / پا بـه پایی رفتن be/go on the warpath : محاوره : جوش آوردن / آن روی سگی را بالا آوردن / عصبانی شدن یـا

i’m on “cloud nine” these days ~ من این روزها سر حالم،خوشحالم

Cool cat ~ روی مد بودن ، طبق مد لباس پوشیدن

I kid you not ! وقتی خیلی جدی بخواهیم بگیم: اصلا باهات شوخی ندارم

i’ll figure it out ~ پیداش مـیکنم،بالاخره مـیفهممش

منبع: www.majazionline.ir

 برای دریـافت جدیدترین مطالب سایت مجازی آنلاین درون سایت عضو شوید .

اين مطلب را با دوستان خود بـه اشتراک بگذاريد




[دنیـایی از اصطلاح های رایج زبان انگلیسی معنی کلمه fail mark در کانون زبان ایران]

نویسنده و منبع | تاریخ انتشار: Sun, 08 Jul 2018 19:58:00 +0000